English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (8771 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tap the door with your fingers U انگشت بزنید بدر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mitten U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mittens U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
down on your knees U زانو بزنید
move on U قدم بزنید
sus.per coll U به دارش بزنید
score out that word U ان واژه را خط بزنید
pull the bell U زنگ را بزنید
give way U فرمان با هم پارو بزنید
dont you thouchit U مبادابه ان دست بزنید
poke the fire U اتش رابهم بزنید
Tie a knot in the rope . U طناب را یک گره بزنید
poke the fire U اتش را سیخ بزنید
Give me a call! or [Give me a ring!] U به من زنگ بزنید [بزن] !
speak a word U چیزی بگویید حرفی بزنید
would you mind ringing U اگر زحمت نیست خواهش میکنم زنگ را بزنید
orbiting U در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
fingerprints U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprint U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingers U انگشت
finger U انگشت
adactylous U بی انگشت
dactyl U انگشت
digit U انگشت
monodactylous U تک انگشت
digits U انگشت
dactylagraphy U انگشت نگاری
cinquefoil U پنج انگشت
cinqfoil U پنج انگشت
agnail U میخچهء پا یا انگشت پا
rule of thumb U حساب انگشت
finger painting U نقاشی با انگشت
potentilla U پنج انگشت
pollex U انگشت شست
notoriety U انگشت نمایی
pinky U انگشت کوچک
pinkie U انگشت کوچک
phalange U بند انگشت
syndacty U چسبیده انگشت
soleprint U انگشت نگاری از پا
dactylitis U اماس انگشت
dactyloscopy U انگشت نگاری
medius U انگشت وسطی
medius U انگشت میان
to become a byword U انگشت نماشدن
five finger U پنج انگشت
marplot U انگشت به شیر زن
gazing stock U انگشت نما
the little finger U انگشت کهین
the ring finger U انگشت حلقه
finger print U اثر انگشت
little fingers U انگشت کوچک
digitate U انگشت دار
digitiform U انگشت مانند
soon koot U نوک انگشت
sawison keut U نوک دو انگشت
middle finger U انگشت میان
egregious U انگشت نما
finger mark U اثر انگشت
the middle finger U انگشت میانه
index fingers U انگشت نشان
toenails U ناخن انگشت پا
the first or index finger U انگشت نشان
the first or index finger U انگشت شهادت
fingers U انگشت زدن
fingering U استفاده از انگشت
fingerprinted U اثر انگشت
fingerprinting U اثر انگشت
forefingers U انگشت شهادت
forefingers U انگشت نشان
ring finger U انگشت انگشتر
ring fingers U انگشت انگشتر
toenail U ناخن انگشت پا
forefinger U انگشت نشان
forefinger U انگشت شهادت
index finger U انگشت نشان
knuckles U بند انگشت
knuckle U بند انگشت
finger U انگشت زدن
fingered U انگشت مانند
fingered U انگشت دار
conspicuous U انگشت نما
fingertip U نوک انگشت
fingerprint U اثر انگشت
fingerprints U اثر انگشت
fingertips U نوک انگشت
proverbialize U انگشت نما کردن
little finger U انگشت کوچک دست
nose-picking U انگشت کردن در بینی
To finger something. U به چیزی انگشت زدن
pinkie U انگشت کوچک دست
To take fingerprints. U انگشت نگاری کردن
the little finger U انگشت کوچک کلنج
to run over U تند انگشت گذاشتن
polydactyl U چند انگشتی پر انگشت
his hand want's two fingers U دستش دو انگشت ندارد
ring fingers U انگشت چهارم دست چپ
finger thumb opposition U تقابل شست و انگشت
finger tapping U ضربه زنی با انگشت
finger print department U اداره انگشت نگاری
finger play U استفاده از انگشت درشمشیربازی
finger mark U با انگشت چرک کردن
ring finger U انگشت چهارم دست چپ
finger glass U فرف انگشت شوئی
phalanges U استخوان انگشت گروه
flagrant U انگشت نما رسوا
his hand lack one finger U دستش یک انگشت ندارد
knucklebone U استخوان بند انگشت
hitsu shiubi U مفصل انگشت وسط
pettitoes U چیز بی ارزش انگشت پا
lumbrical U ماهیچه انگشت یا پنجه
phalange U استخوان انگشت یاپنجه
indexes U نمودار انگشت سبابه
index U نمودار انگشت سبابه
notoriously U بطور انگشت نما
indexed U نمودار انگشت سبابه
jams U گرفتن شکاف کوه با انگشت
jammed U گرفتن شکاف کوه با انگشت
a man's best friends are his ten fingers <proverb> U کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
jam U گرفتن شکاف کوه با انگشت
finger U باندازه یک انگشت میله برامدگی
fingers U باندازه یک انگشت میله برامدگی
fingering U پنجه گذاری انگشت کاری
toe U با انگشت پا زدن یاراه رفتن
toes U با انگشت پا زدن یاراه رفتن
poked U فشار با نوک انگشت حرکت
poke U فشار با نوک انگشت حرکت
phalangeal U وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
lumbrical U ماهیچهای که با انگشت یاپمجه را می جنباند
pizzicato U با ضرب نوک انگشت یاناخن
to make an e. of oneself U خود را انگشت نما کردن
pokes U فشار با نوک انگشت حرکت
poking U فشار با نوک انگشت حرکت
finger hold U خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
agnus castus U پنج انگشت فلفل بری
twos U دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
two U دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
to prod somebody U کسی را با نوک انگشت فشار دادن
to poke somebody U کسی را با نوک انگشت فشار دادن
toes U انگشت پای مهره داران جای پا
toe U انگشت پای مهره داران جای پا
syndactyl U دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
To be flabbergasted (bewildered). U انگشت به دهان ماندن ( مبهوت شدن )
To be conspicuous. U انگشت نما بودن ( مشخص یا سر شناس )
to gouge out a persons eye U چشم کسیرابا انگشت بیرون اوردن
hang ten U سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
percuss U بازدن انگشت یا الت دیگری چیزی را ازمودن
ageum son U قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
to cross self U با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
to queer the pitch for any one U نقشه کسی رابرهم زدن انگشت توی شیرزدن
moulage U انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
lift U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
parmakli U لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . U مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
free stroke U کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
rest stroke U کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
dump U رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
tap loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
Recent search history Forum search
0trigger happy
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com